-
پ ن پ های من (9)
12 شهریور 1390 12:44
و بعد از مدت ها "پ ن پ" امیدوارم که خوشتون بیاد خواهشا نظر فراموش نشه... عروسی دوستمه رفتم به قصابه میگم اقا زود بیا الان عروسو میارن میگه بیام گوسفندو قربونی کنم؟پ نه پ بیا دومادو ختنه کنه تا عروس نیومده چون جلو اون زشته خربزه خریدم اومدم خونه،خواهرم میگه خربزه است؟ میگم پَـــ نَ پَـــ هندونه است داره مسخره...
-
فک و فامیله ما داریم!!! (2)
8 شهریور 1390 19:40
سلام به همه ی خوانندگان عزیز. این هم عیدی شما. اولین پست "فک و فامیله ما داریم!!!" که اولین بار واسه بهترین دوستم "maryam" گفتم و حالا قصد دارم سریالیش کنم... با دخترم دعوام شده ومدام به من میگه حق با تو .حق با تو به حساب خودش داره با من دعوا میکنه !دختره شیرین زبونه من دارم؟ خاله م داشت دخترشو...
-
فاصله بین قلبها
8 شهریور 1390 17:53
فاصله بین قلبها استادى از شاگردانش پرسید: چرا ما وقتى عصبانى هستیم داد میزنیم؟ چرا مردم هنگامى که خشمگین هستند صدایشان را بلند میکنند و سر هم داد میکشند؟ شاگردان فکرى کردند و یکى از آنها گفت: چون در آن لحظه، آرامش و خونسردیمان را از دست میدهیم استاد پرسید: این که آرامشمان را از دست میدهیم درست است امّا چرا با...
-
فک و فامیله ما داریم!!! (1)
3 شهریور 1390 12:37
و حـــــــــــــــــالا... مطلبی جدید و ادامه دهنده ی راه "پ ن پ " های معروف. با نام " فک و فامیله ما داریم!!! " ... امیدوارم این هم مثل داستان های قبلی با استقبال زیادی روبرو بشه... اما فقط خدا کنه مثل قبلی لوس نشه که همه جای اینترنت پخش بشه..... رفتم دستشویی مسواک که زدم دهنم خیس بود تا اومدم...
-
قذافی کشته شد؟+عکس
2 شهریور 1390 00:00
برخی منابع غیر رسمی لحظاتی پیش خبر از کشته شدن معمر قذافی به دست نیروهای انقلابی لیبی خبر دادند. گفتنی است همزمان با انتشار این خبر تصویری از جنازه خونین قذافی نیز منتشر شد. منابع رسمی هنوز حاضر به تائید این خبر نشده اند.
-
با دختران زیبارو باید دوستی کرد نه ازدواج!!!
1 شهریور 1390 23:57
شبکه فارسی وان در ادامه ترویج فرهنگ منحط و مبتذل غرب با پخش فیلم و سریال هایی هدفمند به دنبال غیرت زدایی از خانواده های هموطنان عزیزمان است کسانی که با شبکه فارسی وان آشنایی دارند، مهمترین سوغات این شبکه را برای مخاطبان فارسی زبان، ترویج خانواده های بی سامان و لجام گسیخته، عادی جلوه دادن خیانت خانوادگی، بی اهمیت جلوه...
-
میزان دستمزد فردوسی پور فاش شد
1 شهریور 1390 23:54
اما آیا مجری و تهیهکننده برنامه نود در ازای این پول هنگفت دریافتی از بیتالمال، در برابر منتقدان پاسخگو خواهد بود یا به روش و منش خود ادامه میدهد و این برنامه را همچنان در رسانه ملی نگه میدارد؟ بنا بر اطلاعات دریافتی، فردوسیپور سال گذشته برای «نود»، دقیقهای 60 هزار تومان دریافت میکرده که قرار بوده این مبلغ به...
-
بخواب طفلکم!
28 مرداد 1390 19:21
بخواب طفلکم! بخواب! گرچه میدانم این خواب بیداری ندارد. بخواب و آن چشمهای درشت بیرون زده و پرحسرت خود را ببند تا نبینی که کرمهای ریز سپید از همین حالا دارند باقی مانده تن بیحست را میبرند و مگسها تن پوشت شدهاند و غریزه به آنها حکم کرده است که بیترس وارد دهانت شوند و معده خالیات را بگردند، چون تو حتی رمقی برای...
-
نظرسنجی
23 مرداد 1390 22:35
با سلام خدمت تمام خوانندگان عزیز یه نظر سنجی گذاشتم راجب موزیک های جدید وبلاگ به نظر شما کدام موزیک از همه قشنگتره سعی کردم فقط موزیک های شاد رو انتخاب کردم. از بس غمگین انتخاب کردم روحیه ام خراب شده. وگرنه خواننده های خوبی بودن مثل مهدی حامیان،مازیار فلاحی،محسن یگانه و... ولی چون غمگین بودن انتخاب نکردم. هر آهنگی رو...
-
ممنونم دوست خوبم با تمام وجود ممنونم
23 مرداد 1390 14:15
معلم عصبی دفتر رو روی میز کوبید و داد زد: سارا ... دخترک خودش رو جمع و جور کرد، سرش رو پایین انداخت و خودش رو تا جلوی میز معلم کشید و با صدای لرزان گفت : بله خانوم؟ معلم که از عصبانیت شقیقه هاش می زد، تو چشمای سیاه و مظلوم دخترک خیره شد و داد زد: چند بار بگم مشقاتو تمیز بنویس و دفترت رو سیاه و پاره نکن ؟ هـــا؟! فردا...
-
فراموش کردن یا...
21 مرداد 1390 23:24
دیشب نزدیک ۲ ساعت تلفنی با یکی از دوستام حرف زدم. داشت درباره رابطه ای که نزدیک بود منجر به ازدواج بشه ولی شکست خورد حرف میزد. راستش خیلی دلم براش سوخت. این دوستم از این پسرهای خیلی مهربون و آروم بود. از این آدمهایی که وقتی بلایی سرشون میاد، آدم خیلی غصه اش میگیره و با خودش میگه: نه خدا، این حقش این بلا نبود… باهاش که...
-
روی دیگر سکه کنکور
15 مرداد 1390 18:06
از دیروز بعدازظهر که کارنامه و رتبه کنکوریها اعلام شده بعضیها لب به هیچ چیز نزدهاند، بعضیها گریه امانشان را بریده و دیگر از چشم هایشان اشک نمیآید، بعضی هم در اتاق را به رویشان بستهاند، عدهای هم از آینده نگرانند. این افراد که معمولا به رتبه مورد نظر نرسیدهاند یا مجاز به انتخاب رشته نیستند، در هیاهوی کنکور،...
-
به دنبال یک آشیانه
15 مرداد 1390 06:33
معصومیتِ چهره اش زیر لایه آرایش غلیظش محو شده بود، مانتو و شلوارش طبق جدید ترین مد روز بود، با رنگی روشن و چشم گیر، آدامسی را به بدترین شکل ممکن می جوید. نگاه منتظرم را که دید، با تمسخری که در کلامش نمایان بود، پرسید:از این همه پرسیدن خسته نمی شی؟ اومد توی دهنم که بپرسم، تو از این همه آرایش کردن، از این همه بیهوده...
-
لاغر شدن به ضرب سی دی!
14 مرداد 1390 22:14
جلالخالق!... ما همه جور شیوه و وسیلهای برای لاغر شدن دیده و شنیده بودیم؛ مگر به شیوه صوتی و به شکل سیدی!... این مطلب را ما از خودمان در نیاوردیم، خبرگزاری برنا اینا که علیالقاعده مربوط به جماعت جوان کشور است؛ طی یک گزارش نسبتا مبسوطی، از وجود یکسری سیدیهای مخوف و مشکوک در بازار پرده برداشته که به قیمت 5500...
-
بیشتر تامل کنیم...
12 مرداد 1390 20:15
جوان موتوری نعره میزند و مشتی به صورت مرد راننده پرتاب میکند. راننده ناسزایی میگوید و جوان موتوری آن را نثار اقوام و فامیل مرد راننده میکند. حالا عابران جمع شدهاند، چیزی دیده نمیشود؛ اما صدای 2 مرد که فریاد میزنند، با صدای اذان مغرب که از بلندگوی مسجد در فضا میپیچد، گوش را پر میکند. روزهای روزهداری و لحظه...
-
پ ن پ های من (8)
11 مرداد 1390 16:35
به دوستم میگم دارم واسه چند روز میرم آبادان. میگه واسه کار داری میری؟ پـَـَـ نــه پـَـَـــ یه دماسنج خریدم دارم میرم تو دمای بالای 50 درجه تستش کنم رفتم الکتریکی می گم آقا سه راهی دارین؟ میگه سه راه برق؟!!! پـَـَـ نــه پـَـَــــ سه راه آذری، دربست نصفه شب یکی از بالا درمون پرید تو حیاط داداشم گفت علی دزده؟ پـَـَـ نــه...
-
درد دل های یک زن...
8 مرداد 1390 17:26
مسافر کناری مدام خودش را رویم می اندازد ، دستش را در جیبش می کند و در می آورد ، من به شیشه چسبیده ام اما هر قدر جمع تر می شوم او گشادتر می شود .. موقع پیاده شدن تمام عضلات بدنم از بس منقبض مانده اند درد می کنند .... *(تقصیر خودم بود باید جلو می نشستم ..!!!) مسافر صندلی پشت زانوهایش را در ستون فقراتم فرو می کند ، یادم...
-
پ ن پ های من (7)
8 مرداد 1390 01:02
دیروز تو کارگاه با کولیس یه قطعه ای رو اندازه می گرفتم به همکارم گفتم بنویس 95 ، میگه میلی متر؟ میگم پ ن پ متر. کبوتر اولی:بق بقو کبوتر دومی:بق بقو؟؟ کبوتر اولی: پ نه پ قوقولی قوقو پیک خالی دستمه، دستمو دراز کردم رفیقم پرش کنه ،میگه بریزم؟ پــ نــ پـــ به من بیچاره کمک کنین یه پولی چیزی بندازین تو این لیوان خرج عمل...
-
داستان های من و سوسک (2)
7 مرداد 1390 01:29
سلام ببخشید که یکم داستان دومی طول کشید آخه درگیر یه مسائلی بودم که بدجور وقتم رو پر کرده بودند... و حالا ماجرا: بعد یه مسابقه ی سنگین که با پیروزی قاطعانه تیممون همراه بود و تونستم به تیم انتخابی مسابقات راه پیدا کنم تو اوج گرما اومدم خونه و بعده یه استراحت کوچولو و رفع تشنگی تصمیم گرفتم برم حموم که کاش آب قطع میشد و...
-
جملات از اون لحاظ (1)
6 مرداد 1390 19:45
دیروز همسایه ام از گرسنگی مرد ، در عزایش گوسفندها سربریدند (دکتر علی شریعتی ) آدم وقتی نون تافتون به دهنش مزّه میکنه، تازه دلش میخواد بدونه نون سنگگ چه مزّه ایه. حکایت مردای دو زنه هم از این قراره. خلاصش اینکه خیانت نیست هر چی باشه. استاد علی شریعتی فیس بوک به جایی میگن که دوستایی که حتی بعضی هاشونو ندیدی ... از فک و...
-
پ ن پ های من (6)
5 مرداد 1390 10:43
بعد چند سال دوستمو می بینم میگه زنده ای ؟ پـــــ نه پـــــــ مردم ، گرمم ، نمی فهمم سواره اتوبوس شدم یکی جلو دره ، میگم میشه برین کنار میگه: میخواین پیاده بشین پ نه پ میخوام بری کنار میله های اتوبوس و بگیرام بارفیکس برم....... داداشم زده تو گوشم می گه درد داشت می گم پ نه پ حال داد؛ این دفعه با مایتابه امتحان کن زنگ...
-
داستان های من و سوسک (1)
1 مرداد 1390 00:16
بازم فصل گرما و تابستون فرا رسید.دوباره فصل درگیری و کشت و کشتار این موجودات فرا رسید. مطمئنا همتون یه بار هم شده یه داستان با این موجودات ناز و دوست داشتنی داشتید. منم تصمیم گرفتم هر از چند گاهی داستان هایی از خودم و سوسک را با چاشنی طنز واستون بنویسم که امیدوارم خوشتون بیاد. شما هم اگه دوست داشتید میتونید داستان...
-
صبحت های تکان دهنده تنها شاهد قتل داداشی
31 تیر 1390 18:41
صبحت های تکان دهنده تنها شاهد قتل داداشی: انگار چند ماه برای کشتن برنامه ریخته بودند! مجید فرجی خبرنگار جوان کرجی که همراه با روح الله داداشی در صحنه قتل او حضور داشت در مورد این اتفاق گفت: «حدود ساعت 12:05 شب بود که روح الله با آزرای مشکی اش امد در خانه ما در خیابان مالک اشتر تا با هم برویم بیرون. با هم رفتیم از یک...
-
دانشگاهه ما داریم!!!
30 تیر 1390 18:31
بعد از استقبال زیاد از مطالب پــــ نــــ پـــــ این بار منتظر یه مطلب جدید به نام "دانشگاهه ما داریم" و "مملکته داریم" و... باشید. پخش فیلم داشتیم... کلید سالن دست هیشکی نبود!! اتاق استید میگفت نگهبانی نگهبانی پاس می داد اتاق اساتید! پناه بر خدا یه فیلم نشد توی این دانشگاه پخش کنیم... هرکی منتظر...
-
پ ن پ های من (5)
28 تیر 1390 13:38
تو رستوران پیشخدمتو صدا کردم ... میگم آقا توی سوپ من مگس افتاده! میگه مرده؟ پَ نه پَ هنوز زندست، داره شنا میکنه، صدات کردم بیایی نجاتش بدی ! یارو زده روح الله داداشی رو کشته، حالا گرفتنش میگه حالا چی میشه اعدامم میکنن؟؟ میگن پ نه پ میری مرحله بعد باید محراب فاطمی روهم بکشی تو خیابون داریم راه میریم ... دوتا گربه...
-
دوست داشتن...
26 تیر 1390 18:53
همه ی موجودات بعد از مرگشون فاسد میشن...... اما آدم ها قبل از مرگشون یکی را بیشتر از همه کس دوست میدارم ، کسی که حتی مرا کمتر از هر کسی نیز دوست نمیدارد.
-
بد شانس ترین نسل تاریخ ایران ! ! ؟
26 تیر 1390 14:12
تو نوزادیمون شیر خشک نایاب شده بود … بچگیمونم که دوران جنگ بود … دوران تحصیل هم هر چی طرح بود رو ما امتحان کردن … نظام قدیم, نظام جدید, نظام خیلی جدید … رسیدیم دانشگاه سهمیه ها بیداد کردن … فارغ التحصیل شدیم به خاطر زیاد بودن جمعیت کار پیدا نشد … عاشق شدیم گشت ارشاد رو سرمون خراب شد … ماشین خریدیم بنزین سهمیه بندی شد...
-
مملکت ما داریم!!!
25 تیر 1390 15:29
اول با عرض پوزش از همه دوستای تهرانی بابا بخدا خسته شدم از این همه تبعیض تو این مملکت. آخه این چه وضعی ساختن واسه ما شهرستانی ها؟مگه فقط تو این کشور تهرانی های عزیززززززززززززز زندگی میکنن؟ یه بزرگراه میسازن که بعد از ظهر از سر کار میان خونه و هوس شمال میکنن به آنی برسن شمال واسه عشق و حال،اونوقت من شهرستانی واسه یه...
-
پ ن پ های من (4)
24 تیر 1390 23:06
حشمت فردوس:صابر ماشین قاسمو تا جایی که جا داره بار بزن قبل بقیه صابر:همین الان آقاجون؟ حشمت فردوس:َ ﻧﻪ ﭖَ 13 بدر سال بعد! ریشه یابی َ ﻧﻪ ﭖَ در سریال ستایش نامزدم برا همیشه میخواست بره خارج ، رفتم بدرقش لحظه آخر بهش میگم واقعا میخوای بری میگه پ ن پ دیدم 6 ساله پا پیش نمیزاری گفتم رومانتیک کات کنیم خاطره شه. تو بهشت...
-
فقر و همین
24 تیر 1390 10:05
فقر؟! سرت رو کردی توی مانیتور میخوای فقر رو احساس کنی؟! من از فقر چی بنویسم که جز احساس ترحم تو رو بتونه بیانگیزه؟! فقر رو از اونجایی که شما داری الان این نوشته رو می خونی نمیشه حس کرد! در هزاران وبلاگی که امروز درباره “فقر” نوشته اند، اثری از “فقر” نیست. فقر اونجاست که پدری پول نداره برای بچه هاش نون بخره و به همین...