زیبایی تغییرات

خدایا هرکسی رو که تو این دنیا عاشقش میشم ومیپرستمش ترکم میکنه!! نکنه که تو هم یه روز ترکم کنی خدا جون....

زیبایی تغییرات

خدایا هرکسی رو که تو این دنیا عاشقش میشم ومیپرستمش ترکم میکنه!! نکنه که تو هم یه روز ترکم کنی خدا جون....

فراموش کردن یا...

دیشب نزدیک ۲ ساعت تلفنی با یکی از دوستام حرف زدم. داشت درباره رابطه ای که نزدیک بود منجر به ازدواج بشه ولی شکست خورد حرف میزد. راستش خیلی دلم براش سوخت. این دوستم از این پسرهای خیلی مهربون و آروم بود. از این آدمهایی که وقتی بلایی سرشون میاد، آدم خیلی غصه اش میگیره و با خودش میگه: نه خدا، این حقش این بلا نبود… باهاش که حرف میزدم چند جا توی حرفاش گفت دیگه میخوام فراموشش کنم. نمیخوام بهش فکر کنم. یه مدت بهش امید داشتم فکر میکردم از روی لجبازی با من دست به اینکارها میزنه، حالا مطمئنم داره خود واقعیشو نشون میده. دیگه میخوام بذارمش کنار.

* و منم هی تشویقش میکردم که کار خوبی میکنی. اما خوب میدونم چنین چیزی نشدنیه. به نظرم آدم نمیتونه سیستماتیک کسی یا حادثه تلخی رو فراموش کنه. مثلا من امروز بگم میخوام فلان واقعه تلخ رو فراموش کنم و از فردا کم کم شروع کنه به کمرنگ شدن و چند مدت دیگه کاملا فراموش بشه! اصلا وقتی کسی میگه میخواد فلانی رو فراموش کنه، یعنی هنوز براش مهمه و داره بهش فکر میکنه. فراموشی بیشتر از اونکه یه برنامه ریزی فیزیکی داشته باشه، یه پروسه زمانی هست.

* بعدش بعضی آدمها رو هرکاری هم که بکنی نمیتونی فراموش کنی. یه سری از آدمها برای همیشه تو یه جایی از ذهن آدم ثبت میشن. حالا هرچقدرم که ازشون خاطره بدی داشته باشه که انگار مکانیزم ذهن اصلا برعکسه. آدمهایی که ما رو تحت فشار گذاشتن، مصیبتی بهمون وارد کردن، دردی به دردهامون اضافه کردن رو بیشتر یادش میمونه تا آدمهایی که در حق ما خوبی روا داشتن.

* یه سری چیزها هستن تو زندگی که نمیشه فراموش کرد. واقعا از ذهن آدم پاک نمیشن. تنها چاره اش اینه که باهاشون بسازی. چطور آدمهایی که درد جسمی دارن باهاش کنار میان؟ دردهای روحی هم همینطوره. بعد از یه مدت میپذیری که بخشی از ذهن و وجودت هستن. حالا اون آدم معلول ممکنه یه روز وقتی داره ویلچرش رو به زحمت از روی پله ها بالا میبره، به اونی که داره تند تند میدوه میره بالا حسودی کنه و یه لحظه دوباره دردش تازه بشه. دردهای روحی هم همینطوره. یک دفعه ممکنه توی تاکسی نشسته باشی و اصلا روز خوبی هم بوده باشه ولی یه آهنگ، یه صحنه گذرا، یه لحظه یادآوری دردی رو دوباره به خاطرت بیاره.


پی نوشت (1) : من که هر کاری نکردم نتونستم یکی رو فراموش کنم. نشد که نشد.الانم فقط یه دوستی ساده بینمون هست.باهاش کنار اومدم.

تنهاکاری که میتونستم انجام بدم


نظرات 9 + ارسال نظر
رها 21 مرداد 1390 ساعت 23:49 http://www.sayeye-setare.blogfa.com

سلام داداش یوسف
باهات موافقم

اینکه ناراحتی نداره آجی

3 کله پوک 22 مرداد 1390 ساعت 01:14 http://www.kalepuck.blogfa.com

خوب همینه دیگه.....
زندگی یه بازیه که کثیف تر از اون پیدا نمیشه.....
ای بابا بعد از کلی وقت آپ کردی اونم غمگین؟؟؟؟!!!!
یه چیزی هم میگم بگو رها جون بخونه:
آخه گلم میشه ایشون (خودت) هر چی نوشتن ننویسی موافقم؟؟؟!!!
یا یه جور دیگه منظورتو برسونی؟

خوب چیکار کنم....
حالم هر جوری باشه همون طوری پست میزنم

رها جون گوش کن و جواب بده...
خوب دختره خوبیه دیگه

مریم 22 مرداد 1390 ساعت 12:28 http://blackways.blogfa.com

تنها چاره فراموش کردن جدایی و گذر زمانه هر چیزی بالاخره فراموش می شه در مورد آدمها هم تنها راه آشنا شدن با یه آدمه بهتره که بتونی دوسش داشته باشی

ولی در مورد آدم ها که گفتی واسه من صدق نمی کنه
من دوست داشته باشم کی میاد منو دوست داشته باشه
باز میشه روز از نو
اصلا بیخیال این قضایا شم بهتره به من نیومده

مریم 22 مرداد 1390 ساعت 12:35

خیلی قشنگ بود. ولی چقدر دیر آپ کردین. سایت خیلی قشنگی دارین.

سلام
مرسی نظر لطف شماست
خوب خیلی درگیر بودم اوضام درست و حسابی نبود.
تا اینکه با این پست اومدم.
شما هم به جمع مریم های وبلاگم خوش آمدین.

مریم 22 مرداد 1390 ساعت 12:52 http://blackways.blogfa.com

آپــــــــــــــــــــــــــــــــــم داداشی

اومدم.

مریم 22 مرداد 1390 ساعت 12:56 http://blackways.blogfa.com

آخی چه دادای امیدواری دارم

چیکار میشه کرد ما اینیم دیگه!!!

رها 22 مرداد 1390 ساعت 15:29 http://www.sayeye-setare.blogfa.com

شرمنده حرفی بجز این نداشتم که بزنم
میخاستم اصلا کامنت نذارم
چون گاهی وقتا سکوت کنی و حرفی نزنی بهتره
وقتی این وب داداش یوسفو خوندم تویرخط به خطش یاد خودم افتادم
یاد روزای آخر سال 89 که چه بلایی سرم اومد
البته نه از طرف یه پسر
بی خیال
منم موندم چرا وقتایی هم که به اون آدمی که بارها و بارها دلمو شکست فکر نمیکنم ولی
همش میاد توی خوابمو ولم نمیکنه
آدم اگه بخاد خودشم کسی رو فراموش کنه بازم خواب و خیال امونش نمیده


از این دوست عزیزم که از خوندن این جمله توی کامنتای من ناراحت شدن معذرت میخام

آجی تو که دلت از من داغون تره!!!!

مریم 22 مرداد 1390 ساعت 21:35 http://blackways.blogfa.com

دادا جان از اونجایی که امروز خیلی فعال شدم دوباره آپـــــــم بیا

بابا فعال

مریم 22 مرداد 1390 ساعت 23:31 http://www.soshiyant44.blogfa.com

همه چی با گذر زمان فراموش میشه و فقط یه خاطری خوبو بد
ازش میمونه. و اون موقع اینجور که الان دل میسوزونه نیست
و باید تحمل کرد.
چیزی که باید فراموش کرد باید کرد بس هر چی زودتر بهتر...
ولی داداشی فراموشی مطلق وجود نداره

میدونم که فراموشی مطلق وجود نداره ولی
راه هایی بهتر از فراموشی هم وجود داره...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد