-
عکس دختر خردسال شیطان را فراری داد...
22 آبان 1390 17:36
مرد جوان در دایره اجتماعی کلانتری 15 مشهد اظهار داشت: من و همسرم اهل یکی از شهرستان های خراسان جنوبی هستیم و برای ادامه تحصیل به مشهد آمده ایم. ما یک دختر سه ساله داریم و هر دو کار می کنیم تا بتوانیم از پس هزینه های تحصیل و زندگی خود برآییم. من از چندی قبل یک خودروی سواری خریدم تا هر موقع بیکار هستم مسافرکشی کنم و کمک...
-
داستان جالب و آموزنده " قهوه شور"
22 آبان 1390 16:56
اون (دختر) رو تو یک مهمونی ملاقات کرد. خیلی برجسته بود، خیلی از پسرها دنبالش بودند در حالیکه او (پسر) کاملا طبیعی بود و هیچکس بهش توجه نمی کرد. آخر مهمانی، دختره رو به نوشیدن یک قهوه دعوت کرد، دختر شگفت زده شد اما از روی ادب، دعوتش رو قبول کرد. توی یک کافی شاپ نشستند، پسر عصبی تر از اون بود که چیزی بگه، دختر احساس...
-
ای ایرانی به خودت بیا!!!
11 آبان 1390 13:05
سلام خدمت دوستا ن عزیزم یه حرفی هست که چند روزه تو دلم گیر کرده و وقتی امروز یه خبر خوندم که یکی از قاضی ها گفته که باید شیث رضایی و محمد نصرتی باید شلاق بخورند دیگه نتونستم تحمل کنم حرف دل من با کسایی که دارن هم وطن خودشونو با پا های خودشون لگد مال میکنن ... ... هیچ میدنی این جک درست کردناتون این ویدیو گذاشتناتون این...
-
عکسهایی تکان دهنده از شغل یک پیرمرد
4 آبان 1390 10:26
در بساط ژندهاش رنگ پیدا میکنی. رنگ شادی که به زندگی کودکان میزند. رنگ رنگ رنگ آبی زرد نارنجی و سفید و در دستان پینه بستهاش خط و خطوط فراوان از پیچ و خم زندگی و یک معمای حل نشده هست: «امروز چگونه به فردا میرسد؟» و خدا هنوز آن بالا است. کاش با فروش همه بادکنکها، خستگیهایش کم شود!
-
آخرین بوسه
4 آبان 1390 10:12
غروب سرد یک روز پائیزی، باران رقصکنان روی شیشه ماشین میبارید. آخرین روزهای مهر ماه بود .پشت چراغ قرمز به تکاپوی مردم در پیادهرو نگاه میکردم. قطرات باران به زیبایی هر چه تمامتر تلوتلو خوران میبارید. تکاپوی مردم در آن عصر پائیزی سرد دیدنی بود.در رؤیای خود سیر میکردم که تقتق شیشه ماشین مرا به خود آورد. آن سوی...
-
صد افسوس....
2 آبان 1390 14:43
واقعا برای این کشور و این مملکت و خودم متاسفم.......... واقعا متاسفم که در این مملکت دارم زندگی میکنم!!! حیف از نام اسلام که به دنبال این مملکت داره کشیده میشه!!!!! آدم چیزهایی رو میشنوه که بغض گلوش رو میترکونه اما هیچ کاری نمیتونه! میگیم جمهوری اسلامی ایران اما واقعا کجاش جمهوریه؟ کجاش اسلامیه؟ اینکه چند نفر بیان...
-
اکتبر سیاه من
2 آبان 1390 14:14
18 اکتبر 2011، سهشنبهای سیاه در تاریخ یوونتوس، زشتترین روز حیات بیانکونری، روزی غمانگیز همراه با سر و صدا و اعتراض عجیب تیفوسیهای یووه؛ یک روز تلخ، خیلی تلخ برای من، لعنت به این فوتبال، به این فوتبال بیقلب و بیاحساس . قهرمان تو همیشه میتواند خودش تصمیم بگیرد، میتواند روز رفتنش را تعیین کند، بماند، اعتراض...
-
به حق چیزهای ندیده!!!
1 آبان 1390 11:01
امام جمعه بیاد نماینده بیاد بخشدار بیاد شهردار باشه شورای شهر یاری کنند مسئولین همکاری کنند زمینو یکی دیگه بده تازه مردم پول بدن که چه خبره... می خوان دو تا توالت بسازن!!!
-
با تخممرغ چه کنیم؟
29 مهر 1390 14:33
با توجه به قیمت بالای تخممرغ در این روزها، بسیاری از مردم که بنده کمترین را در کوچه و خیابان ملاحظه میکنند، از این حقیر روسیاه سوال مینمایند که: الیوم با تخممرغ چه کنیم؟... بخوریم؟...نخوریم؟... یک در میان بخوریم؟... برویم توی ترک؟... و قس علیهذا!.... قبل از این که بنده چیزی بگویم؛ اجازه بدهید ببینیم بقیه چه...
-
بلوتوثبازی با متوفی!
28 مهر 1390 14:05
کم از بلوتوثبازی زندهها میکشیم که زمینه این کار در قبرستان هم فراهم آمد. الآن شما حتما همچین پیش خودتان خیالات میکنید که یحتمل مردهها هم با هم بلوتوثبازی میکنند؟... خیر، مرده بنده خدا که دستش از زمین و آسمان کوتاه است؛ موبایلش کجا بود که بلوتوثش باشد... یک چیزی میگوییدها! تازه، تلفن همراه ما در داخل منزل به...
-
فصل آخر
27 مهر 1390 12:21
فصل آخر ....................................................................................... بونیپرتی " به قلب من ضربه زدید، همین " به قلب منم! امروز قلب منم شکست، درست مثل بونیپرتی ! شوکه شدم! خشکم زد ! برای من فوتبال تمام شد برای شما چطور؟ می دونم الکس برای همیشه یک یوونتوسی می مونه و برای من یک اسطوره،...
-
پ ن پ های من (12)
25 مهر 1390 14:05
پشه نشسته رو پام داره خونمو می خوره , دستم رو بردم بالا بزنمش یهو داداشم میگه اااا می خوای بکشیش؟! پَـــ نَ پـَـَـ خونش رو خورده می خوام بزنم پشتش آروغ بزنه ببرم بخوابونمش !! اسپری سوسک کش زدم به سوسکه، سوسکه افتاده به پشت دست و پا میزنه...هم خونه ایم اومده میگه داره جون میده..؟ پـَـَـ نَ پـَـَــــ قیافه تورو دیده از...
-
نخند!
17 مهر 1390 15:09
نخند! به سرآستین پاره ی کارگری که دیوارت را می چیند و به تو می گوید،ارباب. نخند! به پسرکی که آدامس می فروشد و تو هرگز نمی خری. نخند! ... به پیرمردی که در پیاده رو به زحمت راه می رود و شاید چندثانیه ی کوتاه معطلت کند. نخند! به دبیری که دست و عینکش گچی است و یقه ی پیراهنش جمع شده. نخند! به دستان پدرت، به جاروکردن مادرت،...
-
چقدر سخته...
15 مهر 1390 18:39
چقدر سخته که عشقت رو به روت باشه ، نتونی هم صداش باشی چقدر سخته که یک دنیا بها باشی ، نتونی که رها باشی چقدر سخته چقدر سخته که بارونی بشی هر شب ، نتونی آسمون باشی... . چقدر سخته که زندونی بمونی ، بی در و دیوار ، نتونی همزبون باشی چقدر سخته چه بدبخته قناری که بخونه اما رویاش حس بیرونه چه بدبخته گلی که مونده تو گلدون ،...
-
زیبا ترین زن جهان /تصویر
13 مهر 1390 22:57
در این پست زیبا ترین زنان جهان را میبینید که در ۴ گروه دسته بندی شده اند و توسط برنامه های گرافیکی با هم ادغام شده و تصویری جدید را پدید آورده اند در نهایت برایند ۴ تصویر به دست آمده از این ۴ گروه پدید آورنده زیبا ترین زن جهان میباشد ... به تصاویر دقت کنید گروه اول گروه دوم گروه سوم گروه چهارم برآیند چهار گروه تصویر...
-
دو صفحه پربازدید اینترنتی !
13 مهر 1390 22:55
-
پ ن پ های من (11)
12 مهر 1390 22:36
دوستم میگه چرا انقدر غذات کم شده ؟ میگم : تو رژیمم ... میگه رژیم لاغری ؟! ...پَـــ نَ پـَـــ رژیم صهیونیستی تو آرایشگاه کار می کردم ... از مشتری می پرسم برات ماسک بذارم؟ میگه ماسک برای جوش صورت و اینا ؟! پـَــــــــ نَ پَـــــــــ په ماسک اسپایدرمن رفتم چشم پزشک میگه واسه سرخی چشمتون اومدین ؟ پـَـــ نَ پـَــــ سرخیش...
-
پ ن پ های من (10)
4 مهر 1390 14:24
خونه همسایمون آتیش گرفته به پسرش میگم زود باش برو زنگ بزن بیان، میگه آتش نشانی ؟میگم پَـــ نَ پَـــــ زنگ بزن حضرت ابراهیم بیاد بره تو آتیش خونتون گلستان بشه!!! دارم سیگار میکشم مامور اومده میگه داری سیگار میکشی؟ میگم پَـــ نَ پَــــ دارم علامت میدم سرخپوستای قبیله بغلی بفهمن ما اینحائیم.گفت پدر سگ اهل فیسبوکم که هستی...
-
کاش میمردم
3 مهر 1390 21:47
کاش میمردم وکبوتران گریه ی مرا نمی دیدند کاش کسی صدای شکستن دل مرا نمی شنید و یا کاش کسی دل مرا نمی شکست کاش میمردم تا شاید تا شاید دیگر کسی از من دلگیر نمی شد یا من دیگر کسی را رنج نمی دادم و کسی دیگر مرا نمی دید و مرا لمس نمی کرد کاش میمردم چون بودنم مثل نبودنم است خنده ام مثل گریه ام است وعشقم مثل آزارم کاش میمردم...
-
کاش فرشته ی مرگ به سراغم می آمد...
2 مهر 1390 23:17
ای کاش عشق هیچ گاه در دلم جوانه نمی زد... . ای کاش مانند گذشته بودم، آزاد و رها... . ای کاش هیچ گاه عاشق نمی شدم... . ای کاش او می دانست که بدون او بودن چه قدر سخت است... . کاش می دانست که تمام زندگیم در نگاه او خلاصه می شود... . اما او هرگز نمی داند... . افسوس که او نخواهد فهمید که تنها همدم من در این شبها گریه است و...
-
درد دل
2 مهر 1390 20:14
همیشه هر گاه دلتنگت میشوم ، مینشینم در گوشه ای و اشک میریزم آن لحظه آرزو میکنم که باشی در کنارم ، بنشینی بر روی پاهایم و آهسته در گوشم بگویی که دوستت دارم کاش بیاید آن روز ، کاش تبدیل شود به حقیقت آن آرزو ، تا لبخند عاشقی بر روی لبانم بنشیند ، تا کی دلم در غم دوری ات، به انتظار بنشیند! ببین خورشید را ،در حال غروب است...
-
از چه بنویسم؟
26 شهریور 1390 19:44
امشب که سقف بی ستاره اطاقم بر سرم سنگینی میکند مانده ام که از چه بنویسم از آنهایی که در روز با من بودند و امروز رفته اند و یا از تو که همیشه حرفهایی مرا می خوانی؟ از چه بنویسم؟ از آسمانی که همیشه در حال عبور است یا از دلی که سوتو کور است؟ از زمین بنویسم یا از زمان یا از یک نگاه مهربان؟ از خاطراتی که با تو در باران خیس...
-
مینویسم برای دل خودم...
26 شهریور 1390 10:56
آنقدر آرزوهایم رابه قبر بردم که دیگر جایی برای جسدم نیست... سـکـــــــه ی زنـدگـیم شـیـــــــر نـدارد امــــــــا ... هـمـیـن خـطـی کـه مـــــــرا بـه تــــــو وصـــــــــــــــــل نـگـه مـی دارد را بسیـــــار دوســـــــت مـی دارمـــ .. از خواب پریدم چشام پر اشک بود بلند شدم و یه راست رفتم سمت کمد ... تنها یادگاری از...
-
دکمه جدید برای پنجره های ویندوز
25 شهریور 1390 12:13
دکمه جدید برای پنجره های ویندوز
-
اینم زندگیه ما داریم؟
21 شهریور 1390 22:54
توی آمریکا دارن آیپد رو جایگزین کتابهای درسی میکنند، ما هنوز کتاب درسیها رو میگیریم باید بریم منگنه شون کنیم از هم نپاشن. اینم زندگیه ما داریم؟ همه دنیا، نسل قدیم حسرت نسل جدیدُ میخوره، اینجا نسل جدید حسرت نسل قدیمُ! اینم زندگیه ما داریم؟ پسربچه ده یازده ساله میگه من بعضی وقتا جامو خیس میکنم فکر میکنم هیشکی منو...
-
واقعیتی تلخ
21 شهریور 1390 22:36
رفته ام توی کیف فروشی وسط بازار، مادر و پدری آمده اند برای دو پسرشان کیف بخرند. برادر کوچکتر کیف گران تری می خواهد. پدر و مادر زیرگوشش می خوانند که این کیف گران است از پس خریدنش بر نمی آیند، بخصوص آنکه باید دو کیف بخرند. پسر کوچک عقب نشینی می کند اما برادر بزرگترمادرش را کناری می کشد و می گوید: مامان کیف من که خراب...
-
نظرسنجی باحال
19 شهریور 1390 14:18
شما قضاوت کنید؟!!!!
-
روز انتخابات
18 شهریور 1390 22:10
روزی یک سیاستمدار معروف، درست هنگامی که از محل کارش خارج شد، با یک اتومبیل تصادف کرد و در دم کشته شد. روح او در بالا به دروازه های بهشت رسید و یک فرشته از او استقبال کرد. فرشته گفت: ... «خیلی خوش آمدید. این خیلی جالبه. چون ما به ندرت سیاستمداران بلند پایه و مقامات رو دم دروازه های بهشت ملاقات می کنیم. به هر حال شما هم...
-
نظرسنجی
12 شهریور 1390 14:54
آیا شما با این روش تبلیغ حجاب موافقید؟
-
فک و فامیله ما داریم!!! (3)
12 شهریور 1390 13:00
رفته بودیم جاده نظامی دعوای شدیدی شد، پلیس امد ، شلوغ شده بود ، بابام به داییم میگفت برو بالا ببین چه خبر ، داییم میگفت ولشون کن بابا یه مشت پسر بی تربیت بی خانوادن که فقط میخوان خودی نشون بدن ، بعد از 1 ساعت داداشمو پسر عموهام امدن میگن نمیشد این همه دعوا کردیم یکی بیاد کمکمون !!فک و فامیله داریم؟ خونه دائیم اینا...