ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 | 31 |
دوستت دارم ای تو که در
قلبت نیستم ،
میخواهمت ای تو که مرا نمیخواهی
حسرت شده برایم آن لحظه که بگویی مرا میخواهی…
همه میدانند ،دلم تنها تو را میخواهد ، اما چه افسوس که عشق نغمه غمگینی
برایم میخواند
در حسرت تو ماندن مثل لحظه ی بی بال و پر پریدن است ، در حسرت تو ماندن ،
مثل لحظه ی در کویر خشک دویدن است ، مثل بی هوا نفس کشیدن است…
عاشقت هستم عزیزم ، کجایی که بی تو دارم شب و روز اشک میریزم…
عاشق هستم و تنها ، هیچکس نمیفهمد حال مرا …
دوستت دارم ای تو که نمیدانی قلبم دیوانه ی تو است، تمام وجودم پر از تمنای
تو است…
همیشه در رویاهای خودم به سر میبرم ، چقدر دلخوشی به قلبم بدهم؟؟؟ ، تا کی
به خیال آمدنت از آن دوردست ها به سوی سایه ی خیالی ات بدوم؟
نه انگار نمیشود همچنان تنها به خیال داشتنت زندگی کرد ، یخ زده ام دیگر در
این اتاق سرد…
هر چه خورشید میتابد آب نمیکند این تن یخ زده را …
دوستت دارم ای تو که در قلبت نیستم ، میخواهمت ای تو که حتی برایت آشنا
نیستم…
غریبه ای از خاک تنهایی که عاشق تو است ، مدتهاست تنها و گرفتار تواست…
همیشه شب را به عشق بودنت سر میکنم ، فردا که می آید روز را از نو با حسرتی
سرد شب میکنم…