دانلود کلیپی تاسف بار از یک شوخی بچه گانه
فقط برای افراد (+18)
برای دانلود بر روی لینک زیر کلیک کنید.
بعد از دیدن کلیپ لطفا نظرتون را هم بنویسید.
منتظر نظرات شما هستم.
زانوهامو بغل کرده بودمو نشته بودم کنار دیوار دیدم یه سایه افتاد روم
سرم رو آوردم بالا.نگاه کرد تو چشمام، از خجالت آب شدم
تمام صورتم عرق شرمندگی پر کرد...
گفت:تنهایی
گفتم:آره
گفت:دوستات کوشن؟
گفتم: همشون گذاشتن رفتن
گفت: تو که می گفتی بهترین هستن!
گفتم:اشتباه کردم
گفت: منو واسه اونا تنها گذاشتی
گفتم:نه
گفت:اگه نه،پس چرا یاد من نبودی؟
گفتم:بودم
گفت:اگه بودی،پس چرا اسمم رو نبردی ؟
گفتم:بردم، همین الان بردم
گفت:آره،الان که تنهایی،وقت سختی
گفتم:.....(گر گرفتم از شرم-حرفی واسه جواب نداشتم)
سرمو اینداختم پایین-گفتم:آره
گفتم:تو رفاقتت کم آوردم،منو بخش
گفت:ببخشم؟
گفتم:اینقدر ناراحتی که نمی بخشی منو؟ حق داری
گفت:نه! ازت ناراحت نبودم! چیو باید می بخشیدم؟
تو عزیز ترینی واسم،تو تنهام گذاشتی اما تنهات نذاشته بودمو نمی ذارم
گفتم:فقط شرمندتم
گفت:حالا چرا تنها نشستی؟
گفتم:آخه تنهام
گفت:پس من چی رفیق؟
من که گفتم فقط کافیه صدا بزنی منو تا بیام پیشت
من که گفتم داری منو به خاطر کسایی تنها می ذاری که تنهات می ذارن
اما هر موقع تنها شدی غصه نخور،فقط کافیه صدا بزنی منو
من همیشه دوست دارم،حتی اگه منو تنها بزاری،
همیشه مواظبت بودم،تو با اونا خوش بودی،منو فراموش کردی تو این خوشی
اما من مواظبت بودم،آخه رفیقتم،دوست دارم
دیگه طاقت نیاوردم،بغض کردمو خودمو انداختم بغلش،زار زدم،گفتم غلط کردم
گفتم شرمنده ام،گفتم دوست دارم،گفتم دستمو رها نکن که تو خودم گم بشم
گفتم دوست دارم...
گفتم: داد می زنم تو بهترین رفیقیـــــــــــــــــــــــــی
بغلش کردم گفتم:تو بن بست رفیقی
یک کلام،خدا تو بهترینی
پی نوشت(1): رنج تنهایی بهتر از گدایی محبت است...
پی نوشت(2): عمریست که تنهایم در تنهایی نیز تنهایم
پی نوشت(3): خدایا! کسی را که قسمت دیگریست سر راهمان قرار نده که شبهای دلتنگیش برای ما باشد و روزهای خوشش برای دیگری...........
پی نوشت(4): عشق با غرور زیباست ولی اگر عشق را به قیمت فرو ریختن دیوار غرور گدایی کنی...آن وقت است که دیگر عشق نیست صدقه است
پی نوشت(5): دیشب که نمی دانستم برای کدام یک از دردهایم بگریم ,کلی خندیدم !!!
روزی از ایام ما قصد کردیم برای خرید مایحتاج سالیانه به یکی از بازارهای شهرمان مراجعه نماییم.
بعد از گشت و گذار مفصل در بازار کم کم احساس خستگی بر ما غالب گشت! نگاهی به اطرافمان انداختیم و خوشبختانه مقادیر زیادی صندلی را مشاهده کردیم که در گوشه کنار بازار قرار داشت پس به سمت یکی از صندلیها حرکت نمودیم!
اما هنوز نشیمنگاه با صندلی در زاویه 45 درجه قرار داشت که نگاه تهدید آمیز همراه با تاسف جمعی از مردم مانع نشستن ما گردید!
چشممان به بالای صندلی افتاد که نوشته بود " مخصوص خانواده!" این نوشته در زیر تمام صندلیها نوشته شده بود! البته روی اکثر صندلیها خانمهای مجرد به شکل دسته جمعی یا تکی نشسته بودند و به شکل پیروزمندانه ای نیز به من و مردان مجرد امثال من که دربه در به دنبال صندلی می گشتیم خیره شده بودند.
البته ما که خیلی زیرکیم سریع دو نتیجه اخلاقی گرفتیم:
اول اینکه بازار رفتن اصولا مربوط به خانواده هاست و نه مجردین و دوم اینکه تعریف خانواده نیز عوض شده و به خانمهایی که مجرد یا متاهل به شکل دسته جمعی یا تکی به بازار می آیند نیز خانواده گویند و در نتیجه مجردی نزد مردان است و بس!
البته من تسلیم نشدم و در گوشه ای از بازار که دور از دید خلایق بود دستهایم را روی زانوانم گذاشته و روی دو پایم نشستم اما اینبار نیز نگاه سنگین مردم (از دور) سبب شد که هر چه زودتر از بازار خارج گردم....
زن
.
.
بسیار زیبا
هنگامی که خدا زن را
آفرید به من گفت: این زن است. وقتی با او روبرو شدی،
مراقب باش که
..........
اما هنوز خدا جمله اش را تمام نکرده بود که شیخ سخن او را قطع
کرد و چنین گفت:
بله وقتی با زن روبرو شدی مراقب باش که به او نگاه نکنی. سرت را
به زیر افکن تا
افسون افسانة گیسوانش نگردی و مفتون فتنة چشمانش نشوی که از آنها
شیاطین
میبارند. گوشهایت را ببند تا طنین صدای سحر انگیزش را نشنوی که مسحور
شیطان
میشوی. از او حذر کن که یار و همدم ابلیس است. مبادا فریب او را بخوری که
خدا
در آتش قهرت میسوزاند و به چاه ویل سرنگونت میکند مراقب باش....
و من
بی آنکه بپرسم پس چرا خداوند زن را آفرید، گفتم: به چشم.
شیخ اندیشه ام
را خواند و نهیبم زد که: خلقت زن به قصد امتحان توبوده است و این
از لطف خداست
در حق تو. پس شکر کن و هیچ مگو....
گفتم: به چشم.
در چشم بر هم زدنی
هزاران سال گذشت و من هرگز زن را ندیدم، به چشمانش ننگریستم،
و آوایش را نشنیدم.
چقدر دوست میداشتم بر موجی که مرا به سوی او میخواند
بنشینم، اما از خوف آتش قهر
و چاه ویل باز میگریختم.
هزاران سال گذشت و من خسته و فرسوده از احساس ناشی
از نیاز به چیزی یا کسی که
نمیشناختم اما حضورش را و نیاز به وجودش را حس می
کردم . دیگر تحمل نداشتم .
پاهایم سست شد بر زمین زانو زدم، و گریستم. نمیدانستم
چرا؟
قطره اشکی از چشمانم جاری شد و در پیش پایم به زمین نشست...
به
خدا نگاهی کردم مثل همیشه لبخندی با شکوه بر لب داشت و مثل همیشه بی آنکه
حرفی
بزنم و دردم را بگویم، میدانست.
با لبخند گفت: این زن است . وقتی با او
روبرو شدی مراقب باش که او داروی درد
توست. بدون او تو غیرکاملی . مبادا قدرش را
ندانی و حرمتش را بشکنی که او بسیار
شکننده است . من او را آیت پروردگاریم برای
تو قرار دادم. نمیبینی که در بطن
وجودش موجودی را میپرورد؟
من آیات جمالم را
در وجود او به نمایش درآورده ام. پس اگر تو تحمل و ظرفیت
دیدار زیبایی مطلق را
نداری به چشمانش نگاه نکن، گیسوانش را نظر میانداز، و
حرمت حریم صوتش را حفظ کن
تا خودم تو را مهیای این دیدار کنم...
من اشکریزان و حیران خدا را نگریستم.
پرسیدم: پس چرا مرا به آتش قهر و چاه ویل
تهدید کردی ؟!
خدا گفت:
من؟!!
فریاد زدم: شیخ آن حرفها را زد و تو سکوت کردی. اگر راضی به گفته هایش
نبودی
چرا حرفی نزدی؟!!
خدا بازهم صبورانه و با لبخند همیشگی گفت: من سکوت
نکردم، اما تو ترجیح دادی
صدای شیخ را بشنوی و نه آوای مرا ...
و من در گوشه
ای دیدم شیخ دارد همچنان حرفهای پیشینش را تکرار میکند ...
*باید گاهی سکوت کنیم
، شاید خدا هم حرفی برای گفتن داشته باشد *
سلام خدمت تمام خوانندگان عزیز
فقط با دو کلیک لطف خود را شامل حال ما کنید!
پیشه ام نقاشیست:
گاه گاه قفسی میسازم با رنگ؛ میفروشم به شما
تا به آواز شقایق که در آن زندانیست
دل تنهاییتان تازه شود.
چه خیالی، چه خیالی، … میدانم
پرده ام بیجان است.
خوب میدانم، حوض نقاشی من بی ماهیست.
هر کجا هستم باشم
آسمان مال من است.
پنجره، فکر، هوا، عشق، زمین مال من است.
چه اهمیت دارد
گاه اگر میرویند
قارچ های غربت؟
من نمیدانم
چرا میگویند: اسب حیوان نجیبی است، کبوتر زیباست
و چرا در قفس هیچ کسی کرکس نیست؟
گل شبدر چه کم از لاله قرمز دارد؟
چشم ها را باید شست، جور دیگر باید دید.
واژه ها را باید شست.
واژه باید خود باد، واژه باید خود باران باشد.
چترها را باید بست،
زیر باران باید رفت.
فکر را، خاطره را، زیر باران باید برد.
با همه مردم شهر زیر باران باید رفت.
دوست را، زیر باران باید دید.
عشق را، زیر باران باید جست.
زیر باران باید با زن خو-اب-ید.
زیر باران باید بازی کرد.
زیر باران باید چیز نوشت، حرف زد نیلوفر کاشت
زندگی تر شدن پی در پی،
زندگی آبتنی کردن در حوضچه اکنون است.
—
حرف دل سهراب بود. حرف دل من این است: لعنت به شقایق، لعنت به نیلوفر، لعنت به من، لعنت به زندگی.
لعنت به من
لعنت به زندگی که با حضورم مسموش کردم
لعنت به من
لعنت به خواسته های من
لعنت به من
لعنت به دوست داشتن هایم
لعنت به من
لعنت به شیوه ی فکر و رفتارم
لعنت به من
لعنت به خلق و خویم
لعنت به من
لعنت به مهربانی های بی جایم
لعنت به من
لعنت به اخلاقهای کوفتی و بدم
لعنت به من
لعنت به من
لعنت به من
لعنت به من
عمرا" اگه لنگشو پیدا کنی..!!!
فقط 1% جمعیت دنیا رو داریم، اون وقت 30% کشتههای سوانح هوایی دنیا ایرانیاند..!!
ساعت دوازده شب برف میاد... بعد یهو ابرها میرن..! برفا آب میشن... کم مونده دیگه خورشیدم نصفه شبی طلوع کنه..!!
چندتا بچه دور هم جمع شدن.. مثلا دارن میجنگن، رفتم پیش شون بهشون میگم:اسم چند تا پهلوان ایرانی رو بگین، میگن: اسپایدرمن، جومونگ، مختار..!!
این روزا هم که پول شارژ باطری موبایلمون از پول کارت شارژش بیشتر میشه،
پلوپز خریدم، ساخت ایران (نمیگم کدوم شهر تا توهین حساب نشه!) روش نوشته فولاتوماتیک...دفترچهاشو که میخونم نوشته: اگه تهدیگ قهوهای کمرنگ دوست دارین نیم ساعت، قهوهای پررنگ 45 دقیقه و قهوهای تیره یک ساعت صبر کنین و بعد پلوپز رو خاموش کنید..!
میریم تو مغازه میپرسیم آقا شارژ دوتومنی ایرانسل چند؟
صندوق پیشنهادات و انتقادات گذاشتن تو بیمارستان...ملت پول میریزن داخلش..!!
دختر 11 ساله به مامانش میگه... آخه تو از عشق چی میدونی..؟
دیشب ساعت ۴ شب از ایرانسل اساماس اومده... با شارژ ۹۰۰۰ تومان دیگر، برندهی ۲۱۰ تومان شارژ هدیه خواهید شد..!
دانشگاه میزنن شروع سال تحصیلی یک مهر.. استاداش بیست مهر میان..! دانشجوهاش یه ماه بعد استاد..!
آمار جراحی بینی انجام شده در تهران 23 برابر کل قاره آسیا است..!!
پوشک ِبچه... برادر زادم... از شیرش گرونتره..!
اساماس خالی ارسال میکنی انگلیسی حساب میکنن..!!میبینی تو رو خدا..؟؟
همین روزهاست که گداها با یه دستگاه کارتخوان بیفتن دنبالمون..!
همین چند شب پیش دزدگیر ماشین همسایه رو دزدیدن..!!
توجه کردید..؟
یارو دیگه تو خیابون نون جلو پاش میبینه.. بوس نمیکنه بزاره کنار... برمیداره میخوره..!!!
ایجاست که باید بگم...عمرا" اگه لنگشو پیدا کنی...!!!