MERRY  CHRISTMAS


                    

سلااااااام به دوستای گلم...

امروز اومدم اینجا که تولد عشقمو تبریک بگم.....

امید عزیزم امیدوارم ۱۰۰۰ سال در کنار خودم فسیل زنده شیم!!!!!!

دووووووووست دارم

با آرزوی بهترین هااااا

سلام دوستای خوبم. خوبییییییید؟؟؟؟؟؟؟

من اصلا خوب نیستم

بچه ها فوت روح الله داداشی ورزشکار عزیزمونو به همتون تسلیت میگم

آرزو

 برايت آرزو مي کنم که عاشق شوي.
واگر هستي کسي هم به تو عشق بورزد...
واگر اين گونه نيست تنهاييت کوتاه باشد...
وپس از تنهاييت نفرت از کسي نيابي...
اما اگر پيش آمد بداني چگونه به دور از نااميدي زندگي کني...
برايت هم چنان آرزو دارم دوستاني داشته باشي...
از جمله دوستان بد وناسازگار...
برخي نادوست و برخي دوستدار...
که دست کم يکي در ميانشان بي ترديد مورد اعتمادت باشد...
وچون زندگي بدين گونه است...
برايت آرزومندم که دشمن نيز داشته باشي...
نه کم و نه زياد درست به اندازه...
تا گاهي باورهايت راموردپرسش قرار دهند...
که دست کم يکي از آنها اعتراضش به حق باشد...
تا که زياد به خود غره نشوي...
واميدوارم اگر جوان هستي...
خيلي به تعجيل رسيده نشوي...
واگر رسيده اي به جوان نمايي اصرار نورزي...
ودر پايان اگر مرد باشي آرزومندم زن خوبي داشته باشي...
واگر زني شوهر خوبي داشته باشي...
که اگر فردا خسته باشيد يا پس فردا شادمان...
باز هم از عشق حرف براني تا از نو بياغازيد...
اگر همه اينها که گفتم برايت فراهم شد...
ديگر چيزي ندارم برايت آرزو کنم...

 

بغلم کن عشق خوبم بذار حس کنم تنتو
از حرارتت بميرم بگيرم عطر تنتو
واسه من آغوش گرمت تنها جای امن دنياست
ساز آشنای قلبت خوشترين آهنگ دنياست
منو که بغل بگيری گم ميشم تو شهر رويا
بند مياد نفس تو سينم
به تو شفاف و برهنه دل سپردم بی محابا
بغلم کن تا نميرم بی تو، تو دستای سرما
مثل دامن فرشته شب ما قديس و پاکه
حتی ماه به حرمت ما، عاشقونه تر می تابه
بغلم کن عشق خوبم بذار آرامش بگيرم
سر بذارم روی شونت با نفسهات خو بگيرم
جز سرانگشتهای گرمت تن من عشقی نديده

دست بكش رو گونه ی من ، منو خواب كن تا سپيده...

 ابتدا باید یک مقدار تغیرات در خودتان بوجود اورید.
موها از بالا و پایین بلند باشد

یکی از تارها به صورت دلبری آویزان باشد
(
اگر می خواهید خوب بایستداز اب دهان استفاده کنید )
اگر فک شما بزرگ،دراز،پهن و..باشد بهتر است

تنها نشان مردانگی شما سبیل شماست مواضبش باشید
طریقهً نشستن:
انداختن هرگونه تلا به شکل افراطی الزامی است

کمر صاف باشد(کمی قوس به جلو)
نشستن بر لب جدول زروری است .ممکن است در ابتدا سخت باشد اما پس از تمرینات مداوم راحت تر می شود

پیراهن هر چه دکمه کمتر داشته باشد بهتر است
یک دستکاه پخش موسیقی کران قیمت برای وسیله نقلیه خود تهیه کنید!
هنگام راه رفتن قطعا پاشنه پا روی زمین کشیده شود
!
وسایلی که در جیب شما الزاما باید باشد
:
چاقو ضامن دار 2-پنجه بکس 3-انگشتر 4-زنجیر (این وسیله را در جیب خود پنهان کنید
)
شما باید هنر های زیادی داشته باشید (تک چرخ زدن با موتور و بیرون دادن دود سیگار به صورت اشکال هندسی
)
واین هنر ها را گاه و بی گاه در معرض نمایش عموم بگذارید
!
برای اسم مغازه از اسامی باکلاس استفاده کنید (کله and پاچه شاپ
safdar)
بعد از برخورد با فردی تمیز و خوش تیپ صریعا عکس العمل نشان دهید(سوسول ... آقا موشه..... از اتو شویی اومدی جیگر؟
!)
در اخر سعی کنید اطرافیانتان را خودتان از نو اسم گذاری کنید!

سلام دوستای گلم.آخییییییییییییش امتحانام تموم شد دیگه راحت شدم!!!!

آپ امروزم فقط یه عکسه که این کوچولو عسسسسسسسله منه!!!

          دوستون دارم!

خسته ام  خسته ام .... به من گوش بده ...گوشت را به من بده از گوش بودن خسته ام میخواهم زبان باشم .... با دهان بسته هیچ کس نخواهد فهمید چه میگذرد در دلت ....

من به تو نگاه میکنم و میگویم بس است من دیگر توانی ندارم ... من خسته تر از .....

دلم راهش میگیرد و میرود .... عقلم را از دست میدهم .....

سفری میروم .... تنها

یکی به حال دل من برسد

یکی بیاید چشم هایم را ببیند

 نفسم تنگ میشود .... دنیا تاریک میشود .....میخواهم بخوابم تا چیزی نفهمم

ترا چه میشود؟؟؟

چرا اینگونه مرا می نگری؟؟ دل آشوب و دل آشفته ندیدی ؟

 دلم نگاه دلواپس می خواهد ... تو همان دلواپس نگاه منی .... پس چرا  آرام نمیگیرم .. نه هیچ وقت هیچ چیز آنگونه که فکر میکنی نیس!

دلم خوش است به کسانی .....

 گفتم ترس سوغات آشنایی هاست ....شعار دادم.. می ترسم

 و دیگر تمام میشود و تو خندیدی و تو نفهمیدی که چه کشیدم ...نفهمیدی ...توانی ندارم که بگویم تویی که حواست هست به دلواپسی هایم، نخند ...خسته تر از این حرفام ... میخندم اما کم نمیارم اینو نگی چی بگی؟ شعار شعار شعار

سكوت پر از ناگفتنيهاست ....

           سكوت فريادي است كه مي شنويم و شايد هم سرشار از چيزهاييست كه مي خواهيم بشنويم اما هرگز ......

      سكوت پر از انتظار است !

             باد آرام وزيد و موهايش را در چنگ خود گرفت .... هوا بسيار تاريك بود اما او به همان راهي كه نمي دانست كجاست پا گذاشته بود ....

   نم باران تمامي وجودش را لرزاند ....

سالها بود بدنبال چيزهايي مي گشت كه تنها نام داشتند !

                  صداي رعد او را در جايش نگه داشت ! دستانش را دور بازوانش حلقه كرد ...

- در جست و جوي چه بودم ؟

- براي سرما آماده شو ...

                  لبخندي تلخ زد و چشمان براقش را بست و اشك هايش بود كه با باران همنوا شدند .....

 

 و ديگر سكوتي نماند ....... او ماند و يك دنياي نامهربان !

سلام دوستای گلممممممممممممم دلم براتون ۱ذره شده اما باید درس بخونممممممممممم!

روز همه خانومای گلم مبارک!

بچه ها شما واسه ماماناتون چی خریدید!؟؟؟؟؟؟ منم راهنمایی کنید

امیدوارم همتون امتحاناتونو خوب بدید! دوستون دارم

فرهنگ لغات زنان : 1. آره یعنی نه 2. نه یعنی آره 3. ما با ید با هم حرف بزنیم یعنی بشین فقط گوش کن 4. هر کار دوست داری بکن یعنی بکن ولی بعد دهنت سرویسه 5. چقد منو دوست داری ؟ یعنی یه گندی زدم می خوام بگم 6. دو دقیقه دیگه حاضرم  یعنی دو ساعت علافی

بهانه ی دخترا: 1 - فاصله سنی مون خیلی زیاده(یعنی خیلی از مرحله پرتی) 2 - من به تو علاقه به اون صورت ندارم (یعنی خیلی بد هیکلی) 3 - من الان تو موقعیت بدی هستم (یعنی دلم یه جا دیگه گیره) 4 - تقصیر تو نیست تقصیر منه (یعنی عجب غلطی کردم با تو آشنا شدم) 5 - من تو رابطه مون از هیچ کاری دریغ نکردم (یعنی هر غلطی خواستم کردم) 6 - دیروز یه خواستگار دکتر داشتم (یعنی زودتر بیا منو بگیر )

اینم گذاشتم که بین پسرا و دخترا فرق نباشه!

دوستان عزیز این مطلب فقط جنبه شوخی و طنز دارد و قصد توهین به آقاپسرها و آقایون رو نداره ( جدی نگیرید!)

با عذرخواهی از انگشت شماری از  مردان متفاوت

مردان از دو نوع خارج نیستند;یا روی سرشان خالیست یا توی سرشان.

++++++++

چرا مردان زنان باهوش را دوست دارند؟

بخاطر اینکه دو قطب غیر همنام همدیگر را می ربایند.

++++++++

تنها دلیل وجود مردها برای چمن زنی و پنچر گیری اتومبیل است

مامان گلم سلام...خوبی؟؟؟؟؟؟؟؟؟

            تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , در وبلاگ "*.۩۞۩ کل کل دختر و پسر ۩۞۩.*"

کاش که الان اینجا بودی و می تونستم دستای مهربونتو ببوسم و این روزو بهت تبریک بگم...

           تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , در وبلاگ "*.۩۞۩ کل کل دختر و پسر ۩۞۩.*"

کاش الان اینجا بودی و می تونستیم همه دور هم جمع بشیم و امشبو جشن بگیریم.

          تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , در وبلاگ "*.۩۞۩ کل کل دختر و پسر ۩۞۩.*"

کاش الان اینجا بودی و می شد زنگ خونه ی با صفا تونو بزنم.درو به روم باز کنی.بیام تو ...بغلت کنم....بغلت کنم...بغلت کنم...روی ماهتو  ببوسم و این روزو بهت تبریک بگم.

         تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , در وبلاگ "*.۩۞۩ کل کل دختر و پسر ۩۞۩.*"

 

کاش اینجا بودین تا مثل گذشته از چند روز قبل با بچه ها به فکر بیا فتیم چه کنیم چه نکنیم.....چقدر این روزها دلتنگ اون برنامه ریزی هام....

        تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , در وبلاگ "*.۩۞۩ کل کل دختر و پسر ۩۞۩.*"

 کاش الان اینجا بودی و .... فقط اینجا بودی ....فقط اینجا بودی همین.... همین.....

        تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , در وبلاگ "*.۩۞۩ کل کل دختر و پسر ۩۞۩.*"

                              مامانی گلم روزت مبارک....     


وقتی عاشقم شد که دیگه دیر شده بود حالا می فهمم که چرا اول قصه ها میگن یکی بود یکی نبود یکی بود یکی نبود . این داستان زندگی ماست .

همیشه همین بوده . یکی بود یکی نبود . در اذهان شرقی مان نمی گنجد با هم بودن . با هم ساختن . برای بودن یکی ، باید دیگری نباشد.

هیچ قصه گویی نیست که داستانش این گونه آغاز شود ، که یکی بود ،  دیگری هم بود . همه با هم بودند .

و ما اسیر این قصه کهن ، برای بودن یکی ، یکی را نیست می کنیم . 

از دارایی ، از آبرو ، از هستی . انگار که بودنمان وابسته نبودن دیگریست .

هیچ کس نمیداند ، جز ما . هیچ کس نمی فهمد جز ما .

و آن کس که نمی داند و نمی فهمد ، ارزشی ندارد ، حتی برای زیستن . 

و این هنری است که آن را خوب آموخته ایم . هنر نبودن دیگری !

من اگه هنوز میخونم

واسه خاطر دل توست

شعر من صدای غمی ست

هم صدای حضرت دوست

عزیزم اگه خزونم

واست از بهار میخونم

تو رو تنها نمیذارم

گر چه تنها جا میمونم

اگه تو شبهای سردت

با خودت تنها میشینی

من برات میخونم از عشق

تا که فردا رو ببینی

اگه هم صدای اشکی

واسه آرزوی بر باد

من برات میخونم ای گل

نو بهار رو نبر از یاد

همه دل خوشیم به اینه

که تو یادت مونده باشم

گر چه عمریه تو این دشت

یه خزون بی بهارم

    ****خیلی مرسی از داداش گلم***

گفتم: خدایا از همه دلگیرم گفت: حتی از من؟

گفتم: خدایا دلم را ربودند گفت: پیش از من؟

گفتم: خدایا چقدر دوری گفت: تو یا من؟

گفتم: خدایا تنها ترینم گفت: پس من؟

گفتم: خدایا کمک خواستم گفت: از غیر من؟

گفتم: خدایا دوستت دارم گفت: بیش از من؟

گفتم: خدایا اینقدر نگو من گفت: من توام تو من...

                                

چي بگم که خيلي تنهام

گنجشک با خدا قهر بود…

روزها گذشت و گنجشگ با خدا هيچ نگفت .

فرشتگان سراغش را از خدا مي گرفتند و خدا هر بار به فرشتگان اين گونه مي گفت:

مي آيد ؛ من تنها گوشي هستم که غصه هايش را مي شنود و يگانه قلبي هستم که

دردهايش را در خود نگاه ميدارد…

و سرانجام گنجشک روي شاخه اي از درخت دنيا نشست.

فرشتگان چشم به لب هايش دوختند،

گنجشک هيچ نگفت و…

خدا لب به سخن گشود : با من بگو از آن چه سنگيني سينه توست.

گنجشک گفت :
لانه کوچکي داشتم، آرامگاه خستگي هايم بود و سرپناه بي کسي ام.

تو همان را هم از من گرفتي.

اين طوفان بي موقع چه بود؟ چه مي خواستي؟ لانه محقرم کجاي دنيا را گرفته بود؟

و سنگيني بغضي راه کلامش بست…

سکوتي در عرش طنين انداخت فرشتگان همه سر به زير انداختند.

خدا گفت: ماري در راه لانه ات بود. باد را گفتم تا لانه ات را واژگون کند. آن گاه تو

از کمين مار پر گشودي.

گنجشگ خيره در خدائيِ خدا مانده بود.

خدا گفت: و چه بسيار بلاها که به واسطه محبتم از تو دور کردم و تو ندانسته به

دشمني ام برخاستي!

اشک در ديدگان گنجشک نشسته بود.

ناگاه چيزي درونش فرو ريخت , هاي هاي گريه هايش ملکوت خدا را پر کرد...

شبی در کنار هم نشسته بودیم. از من پرسید: برای چی زنده ای؟

در حالی که در دل داد میزدم برای تو گفتم: برای هیچ...

از او پرسیدم تو برای چی زنده ای؟ گفت:

برای کسی که برای هیچ زنده است!

               

                                                   

                                                                   

                                  این گوگولیام دل دارن دیگه!!!!!

 

 زندگی زیباست نه به زیبایی حقیقت ....... حقیقت تلخ است نه به تلخی جدایی ....... جدایی سخت است نه به سختی تنهایی

 یه نصیحت : مواظب خودت باش ...... یه خواهش : اصلا عوض نشو ...... یه دروغ : دیگه دوستت ندارم ....... یه حقیقت: دلم برات تنگ شده.

از طرف اونیکه تنهاست.... تنها اومده.... تنها میره.... تنهاش میزارن.... تنها نمی ذاره.... تنها یه آرزو داره.... اونم اینه که تو تنهاش نذاری . 

اگر چشمم تو رو خواست قول میدم چشممو ببندم.... اگه زبونم تو رو خواست قول میدم گازش بگیرم.... اما اگه دلم تو رو خواست چی کارش کنم؟؟؟  

اگه یه روز رفتی و دیگه بر نگشتی بهت قول نمیدم منتظرت بمونم اما ازت میخوام هر موقع بر گشتی یه شاخه گل روی قبرم بزار .

یک پنجره برای دیدن
یک پنجره برای شنیدن
یک پنجره که مثل حلقه ی چاهی
در انتهای خود به قلب زمین میرسد
و باز میشود به سوی وسعت این مهربانی مکرر آبی رنگ
یک پنجره که دست های کوچک تنهایی را
از بخشش شبانه ی عطر ستاره های کریم
سرشار میکند
و میشود از آنجا
خورشید را به غربت گلهای شمعدانی مهمان کرد
یک پنجره برای من کافیست
من از دیار عروسکها می آیم
از زیر سایه های درختان کاغذی
در باغ یک کتاب مصور
از فصل های خشک تجربه های عقیم دوستی و عشق
در کوچه های خاکی معصومیت
.
.
.
.

از آینه بپرس
نام نجات دهنده ات را
آیا زمین که زیر پای تو می لرزد
تنها تر از تو نیست ؟

.
.
.
.

حس میکنم که وقت گذشته ست
حس میکنم که لحظه سهم من از برگهای تاریخ است
حس میکنم که میز فاصله ی کاذبی است
در میان گیسوان من و دستهای این غریبه ی غمگین
حرفی به من بزن
آیا کسی که مهربانی یک جسم زنده را به تو می بخشد
جز درک حس زنده بودن از تو چه می خواهد ؟
حرفی بزن
من در پناه پنجره ام
با آفتاب رابطه دارم



فروغ فرخزاد

هنگامیکه تورا میدیدم پیدابود که از قبله دیگری هستی

از قبله عشق،از قبله آسمان،دیدگانت را خورشید ونگاهت را در ماه خوانده ام.

من از پنجره چشمان تو با آسمان آشنا شدم وبه ستارگان سلام دادم

اینک تنها کسی که در دلم جای دارد فقط تو هستی 

معنای زنده بودن من با توبودن است آن لحظه که بی تو سرآید مرا مباد دوستت دارم!!!!!!!!!

                                              همیشه زنده باد نام تو

پیرمردی صبح زود از خانه اش خارج شد. در راه با یک ماشین تصادف کرد و آسیب دید.عابرانی که رد می شدند به سرعت او را به اولین درمانگاه رساندند. پرستاران ابتدا زخمهای پیرمرد را پانسمان کردند. سپس به او گفتند: «باید ازت عکسبرداری بشه تا جائی از بدنت آسیب و شکستگی ندیده باشه.» پیرمرد غمگین شد، گفت عجله دارد و نیازی به عکسبرداری نیست. پرستاران از او دلیل عجله اش را پرسیدند. زنم در خانه سالمندان است. هر صبح آنجا می روم و صبحانه را با او می خورم. نمی خواهم دیر شود! پرستاری به او گفت: خودمان به او خبر می دهیم. پیرمرد با اندوه گفت: خیلی متأسفم. او آلزایمر دارد. چیزی را متوجه نخواهد شد! حتی مرا هم نمی شناسد! پرستار با حیرت گفت: وقتی که نمی داند شما چه کسی هستید، چرا هر روز صبح برای صرف صبحانه پیش او می روید؟ پیرمرد با صدایی گرفته ، به آرامی گفت: اما من که می دانم او چه کسی است...

صبح که بیدار شدم

صدای بارون میامد

صدای شرشر بارون

ادما را شاد می کنه

اونا را حال میاره

اگر خوب گوش بدی

شرشراش حرف دلشه

دوس داره با تو حرف بزنه

از مهر و محبت بگه

از سرزمین های دور امده

اخه هر قطره ای ازجا دور میاد

دلشون پراز حرفه

حرفای قشنگ

از مهربونی دیگر ادما

از ان سرزمین های دور دورا

 

  • یادگرفتم:
    1. با احمق بحث نکنم و بگذارم در دنیای احمقانه خویش خوشبخت زندگی کند.

  • 2. با وقیح جدل نکنم چون چیزی برای از دست دادن ندارد و روحم را تباه می کند .

  • 3. از حسود دوری کنم چون حتی اگر دنیا را هم به او تقدیم کنم باز هم از من بیزار خواهد بود .

  • 4.با کودک بحث نکنم چون مرا با دانش خویش می سنجد و هم سطح خویش میپندارد

سلام دوستای گلم این مطلبو از دست ندید... دست داداش یوسفمم درد نکنه. دمش گرم.... بچه ها نظر یادتون نره ها......

                                داستان خلقت زن

                                     مادر

ادامه نوشته

فونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا ساز

سلام سلام به دوستای گلم این آخرین آپ امسالمه...

۴شنبه سوریتون مبارک مواظب باشید آتیش نگیرید!!!!

عیدتونم پیشاپیش مبارک.. دم سال تحویل شارمین یادتون نره ها!!!!!

سال خوبی پیش رو داشته باشین دوستای گلم دوستون دارم

بای بای

خورده پاک
آسمان آبی و ابر سپید
برگهای سبز بید
عطر نرگس ، رقص باد
نغمه شوق پرستوهای شاد
خلوت گرم کبوترهای مست

نرم نرمک میرسد اینک بهار
خوش به حال روزگار ...

خوش به حال چشمه ها و دشتها
خوش به حال دانه ها و سبزه ها
خوش به حال غنچه های نیمه باز
خوش به حال دختر میخک که میخندد به ناز
خوش به حال جام لبریز ازشراب
خوش به حال آفتاب ؛

ای دل من، گرچه در این روزگار
جامه رنگین نمیپوشی به کام
باده رنگین نمیبینی به جام
نقل و سبزه در میان سفره نیست
جامت از آن می که میباید تهی است

ای دریغ از تو اگر چون گل نرقصی با نسیم
ای دریغ از ما اگر کامی نگیریم از بهار
گر نکوبی شیشه غم را به سنگ
هفت رنگش میشود هفتاد رنگ