زیبایی تغییرات

خدایا هرکسی رو که تو این دنیا عاشقش میشم ومیپرستمش ترکم میکنه!! نکنه که تو هم یه روز ترکم کنی خدا جون....

زیبایی تغییرات

خدایا هرکسی رو که تو این دنیا عاشقش میشم ومیپرستمش ترکم میکنه!! نکنه که تو هم یه روز ترکم کنی خدا جون....

وصئیت عشق

تا چند صباحی دیگر شاید پایان راه زندگی ام باشد، و یا شاید آغاز دوباره زندگی.
آری من بیمارم، بیماری که من مبتلا شده ام پایانش مرگ است، تاریخ مرگم را میدانم و منتظر آن می مانم تا فرا رسد … امیدی ندارم، تنها امیدم به خداست که دوای دردم را برایم برساند.
میخواهم در این لحظات که از مرگ خودم باخبرم و میدانم چه زمانی فرا می رسد وصییتی برای همگان بنویسم پس بخوانید وصییت من را در این  دفتر عشق.
آهای آدمیان، به چشمهای خود بیاموزید که نگاه به کسی نیندازند، اگر نگاه انداختند عاشق نشوند، اگر عاشق شدند وابسته نشوند، اگر وابسته شدند مجنون نشوند، و اگر نیز مجنون شدند با عقل و منطق زندگی کنند.
آهای عاشقان اینک که پا به این راه دشوار  گذاشته اید، با صداقت عشق را ابراز کنید، تنها عاشق یک دل باشید، تنها به یک نفر دل ببندید، و با یکرنگی و یکدلی زندگی کنید.
آهای عاشقان به عشق خود وفادار باشید، تا پایان راه با عشق باشید، و از ته دل عشق را دوست داشته باشید.آهای عاشقان از تمام وجود عاشق شوید، و با اراده و اطمینان پا به این راه بگذارید.
رسم عاشقی دروغ و خیانت  نیست، رسم عاشقی صداقت است پس سرلوحه و الگوی خود را صداقت قرار دهید .آهای عاشقان  نه لازم است  مجنون باشید و نه فرهاد، تنها خودتان باشید، همین و بس.آهای عاشقان، ساده نباشید، عشق را از ته دل بخواهید و انتظار عشق را حتی تا پای مرگ بکشید.آهای عاشقان عشق را برای قلبش بخواهید نه برای هوس و خوش گذارنی و گذراندن لحظه های زندگی.! با هدف عاشق شوید و با عشق نیز از این دنیا بروید.
آهای عاشقان در این راه پر فراز و نشیب عاشقی تان در همه لحظه ها توکل به خدا کنید و معشوقتان را از او بخواهید.وصیت من به همه عاشقان و آدمیان همین چند جمله بود.
من سرطان دارم، سرطان عشق.
دوای درد من معشوقم هست و تاریخ مرگم برابر جدایی او از من  می باشد.
دوای دردم رسیدن به معشوقم هست و تاریخ شفایم زمان  رسیدن به او می باشد.
پس خداوندا دوای درد مرا به قلبم برسان تا این کاووس وحشتناک  سرطان و مرگ به خاطر جدایی از یارم از وجودم محو شود … الهی به امید تو.

نظرات 3 + ارسال نظر
درسا 30 آذر 1390 ساعت 18:11

قشنگ بود داداشی
کاش آدما عاشق نشن اگر شدن اونقدر دوسش داشته باشن که حاضر

باشن براش هرکاری کنن نه اونو به خاطر خود خواهی خودشون بخوان

کاش کاش کاش....


چی بگم که نگفتنم بهتر از گفتنمه داداشی.
راستی اون حرفایی که باهم زدیم و یادته؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
رزمنم جزء استثناءهایی بود که بهت گفتم. مثل خودت. مثل رزقرمز. وای که چقد خوشحال ازاین اتفاق.....................
برات بهترینا رو آرزو میکنم گل آجی

آره یادمه آجی.........
خیلی خوشحالم که خوشحالی.....

یه غریبه 14 دی 1390 ساعت 13:30

سلام دوست گرامی.قلم خیلی قشنگی داری. بت غبطه میخورم .همشو خودت نوشتی؟عالی ن .با اجازه ت یکیو کپی کردم تو وبلاگم امیدوارم که ناراحت نشی. چون جداً معرکه ن .مر30.

سلام...
مرسی نظر لطف شماست.
شاید بعضی ها را خودم ننوشته باشم اما دقیقا حرف دل خودم هست
بدون ذره ای اغراق.
خواهش میکنم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد